مدیتیشن باغ ذهن

مدیتیشن باغ ذهن : چگونه بیشتر با ذهن ناخودآگاه تان ارتباط برقرار کنید

                                   نویسنده : استیون هندل      ترجمه : نادر گنجی    

مدیتیشن باغ ذهن یک تمرین روحی است که شما می توانید به منظور ساخت یک ارتباط قوی تر با ذهن ناخودآگاه تان انجام دهید . 

ایده اصلی تصور یک باغ در داخل ذهن تان می باشد و آنگاه مشاهده مجدد این باغ به صورت هفتگی براساس مشاهده سیگنال هایی که ذهن ناخودآگاه تان با شما گفتگو می کند بعلاوه چگونگی پاسخ به گفتگو .   

این مدیتیشن قبل از این که به طور موثر شروع به کارکند چندین بار باید امتحان شود.

ابتدا لازم است تلقین و تداعی را ایجاد کنید که این باغ حالتی از ذهن ناخودآگاه شما و ناحیه های متفاوت زندگی شما را بازتاب می دهد .   

سپس لازم است به ذهن خود فرصت دهید تا ناآگاهانه به باغ اجازه دهد ، قبل از این که شما به سراغ آن برگردید و به تغییرات توجه کنید ، رشد کند .

گام 1 : دانه های گیاهان

این اولین جلسه مدیتیشن است . بعد از این که آن را تکمیل کردید ، باید حداقل یک هفته منتظر بمانید تا مجدد باغ ذهنتان را بازدید کنید قبل از این که شما متوجه هر تغییر مهمی شوید .

1 – محیط آرامی را پیدا کنید که حواستان پرت نشود .

2 – به حالت ریکلس بروید و چشمانتان را ببندید .

3 – خود را در یک ناحیه علفزار بزرگ با یک قسمت خاکی در وسط آن تصور کنید و درختان اطراف این ناحیه را فراگرفته اند .

4 – این قسمت خاکی نماد ذهن ناخودآگاه شماست .

5 – همانگونه که در این ناحیه ایستاده اید 10 نفس عمیق بکشید و دور و بر خود را تماشا کنید .

6 – اکنون تصور کنید به سمت قسمت خاکی قدم برمی دارید و دانه های گیاهان را در آن بکارید . هر دانه گیاه برای یک ناحیه از زندگیتان :

-         سلامتی

-         روانشناسی

-         ارتباطات

-         کار

-         خلاقیت

-         شادی

7 – وقتی کاشت دانه ها را تمام کردید ، زمانی را صرف آب دادن به آنها کنید .

8 – 10 نفس عمیق بکشید و چشمانتان را باز کنید .   

همانگونه که نمی توانید یک گیاه را در یک روز رشد دهید ، نمی توانید فوراً با ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنید . اکنون شما لازم است به ذهن خود زمان دهید تا تلقین را « جذب » کند و اجازه دهید به آن واکنش نشان دهد .

هدف این تمرین در ابتدا ساخت یک ارتباط نمادین بین « باغ ذهن » و ذهن ناخود آگاه شما و همچنین بین گیاهان مشخص و نواحی مختلف از زندگی شماست .  

سپس همانگونه که این « باغ ذهن » را بازدید می کنید ، به مرور زمان تغییر خواهد کرد .

 

گام 2 – بازدید باغ

تا گذشت یک هفته از کاشتن دانه ها منتظر بمانید ، سپس به باغتان برگردید .

1 – محل آرامی را پیدا کنید که حواستان پرت نشود .

2 – به حالت ریلکس بروید و چشمانتان را ببندید .

3 – تصور کنید که به ناحیه علفزار برگشته اید ، جلو قسمت خاکی که دانه هایتان را کاشته بودید قرار گرفته اید .

4 – به همه تغییرات ایجاد شده در باغتان توجه کنید . آیا تا الان جوانه زده اند ؟ آن را ببینید ؛ شبیه چه چیزی است ؟ بوی آن شبیه چیست ؟ زمانی را صرف بررسی هر گیاه و سلامتی ظاهری آن بکنید . 

5 – بعد ، به هر تغییری در ناحیه اطراف توجه کنید ؛ آیا چیز جدیدی وجود دارد ؟ آیا آب و هوا درکل  تغییری کرده است ؟

6 – هرگیاه باغتان را آبیاری کنید .

7 – 10 نفس عمیق بکشید و چشمانتان را باز کنید .

این راه گفتگوی ذهن ناخودآگاهتان با شماست . این کار هم به شما نشان خواهد که چگونه « باغ ذهن » تغییر می کند و هم اینکه شما این تغییرات را چگونه تفسیر می کنید .

این یک نماد خیلی ابتدایی ولی قوی است . بازدید بیشتر شما از باغتان و صرف وقت بیشتر ، باعث تغییر بیشتر و ارتباط عمیق تر شما و ذهن ناخودآگاهتان می گردد .   

گام 3 -  به شیوه های جدید با باغتان برهم کنش داشته باشید

شما همچنین می توانید با نوع برخوردتان با « باغ ذهن » ، با ذهن ناخودآگاه خود به گفتگو بنشینید .  

برای مثال برخی روزها من می خواستم باغ ذهنم را بازدیدکنم و گیاهان مشخصی پژمرده به نظر می رسیدند . من این را به عنوان سیگنالی از ناخودآگاه می دیدم که من لازم داشتم تا در آن ناحیه از زندگیم بیشتر تمرکز داشته باشم .

سپس برگهای خشک شده را از گیاه جدا می کردم و آنها را با نوعی آب غنی شده مخصوص آبیاری می کردم . این سیگنال مثبت من به ذهن ناخودآگاهم بود که من قصد داشتم در آینده برای بهبود آن ناحیه ها سخت تر تلاش کنم.

از تصور خود برای برهم کنش با باغتان به شیوه های جدید و خلاق استفاه کنید . این کار ابزارهایی برای گقتگوی قویتر با ذهن ناخودآگاه تان ، و به جای گذاری یک اثر قوی تر روی آن در اختیار شما قرار می دهد .

پیشنهاد شیوه های جدید جهت استفاده از باغ ذهن

1 – دانه های گیاهان متفاوت که نماد ناحیه های خاص تری از زندگی شما هستند بکارید . برای مثال یک دانه به نشانه یک ارتباط ویژه .  

2 – باغ خود را تزیین نمایید . یک حصار دور باغ بکشید ، درختی بکارید ، خانه پرنده ای درست کنید . این ها فقط راه هایی هستند  برای تجربه آراستگی و انجام آن یک اثر قوی تر روی ذهن ناخودآگاه شما دارد . برای مثال من یک صندلی زیبای قرمز رنگ در جلو باغم دارم که دوست دارم بعد از آبیاری گیاهان روی آن بنشینم .

3 – کل احساس خود را به کار بگیرید . سعی کنید در هر مدیتیشن حداقل یک دید ، یک بو ، یک صدا ، یک لمس ، یک مزه و یک بو تصور کنید .

4 – حیوانات و دیگر پرنده های وحشی دیگری را در برهم کنش با باغ تصور کنید .

5 – بیرون باغتان را بررسی کنید . اطراف ناحیه قدم بزنید . به میان جنگل بروید و ببینید چه چیزی کشف می کنید.

 

اینها تنها تعدادی راههای کمی پیشرفته تر هستند تا خودتان را در معرض تجربه آنها قرار دهید. این کارها لازم نیستند اما می توانند تمرین شما را موثرتر و بینش آفرین گردانند .

گام 4 – این کار را خیلی جدی نگیرید .

با این مدیتیشن همانند هر رویای دیگری برخورد کنید .

هیچ چیزی مهم یا با اهمیتی وجود ندارد ، فقط بازی ذهنی شما با امکان های جدید است .

پس سعی کنید با این تجربه خیلی سخت برخورد نکنید . اگر به عنوان سرگرمی با آن برخورد کنید و بیشتر به عنوان یک بازی ویدئویی تعاملی به آن فکر کنید در انجام آن موفق تر خواهید شد .