دوستی با ذهن ناخودآگاه

دوستی با ذهن ناخودآگاه

روشی کاملاً عملی و مفید برای برقراری ارتباط با ذهن ناخودآگاه و بهره گیری از قدرت بیکران آن

                

                         نویسنده : نادر گنجی              

 

آشنایی با ذهن ناخودآگاه

اعتقاد بر این است که ذهن ناخودآگاه قبل از تشکیل جنین در رحم مادر وجود دارد و هنگام دمیده شدن روح در بدن جنین ، این قدرت در ذهن انسان قرار می گیرد . این ذهن با کائنات و ذات یکتای خداوند در ارتباط کامل است و به همین دلیل از آگاهی و توانایی بی کران برخوردار است . گفته می شود که ذهن ناخودآگاه نسبت به آنچه از روز ازل بوده و تا ابد هم خواهد بود اشراف کامل داشته و قدرت او محدود به زمان و مکان نمی باشد .  

« من » یعنی برداشت انسان از خود و درک یک موجود در درون خود و همچنین « وجدان » به نوعی مفهوم های ساده تر و قابل فهم تری از ذهن ناخودآگاه هستند .

ژوزف مورفی در کتاب « قدرت فکر » می نویسد ؛ می توان پیکره بدن انسان را مانند یک کشتی در نظر گرفت ،  ناخدای کشتی ذهن آگاه است که در عرشه کشتی و پشت سکان ایستاده است و به مشاهده دفیق محیط پیرامون کشتی می پردازد و بر اساس برداشت های خود اطلاعاتی را به افراد مشغول به کار در موتورخانه کشتی مخابره می کند و آنها نیز طبق گفته های ناخدا ، سرعت کشتی را کم یا زیاد می کنند ، مسیر کشتی را تغییر می دهند و در صورت لزوم کشتی را متوقف می کنند . این افراد با بیرون کشتی ارتباط مستقیم ندارند و دستورات ناخدا برای آنها حجت است و هر آنچه را او دستور می دهد بی چون و چرا قبول و اجرا می کنند . این موتور خانه و افراد حاضر در آن همان ذهن ناخودآگاه هستند . 

برای درک ذهن ، می توان مغز انسان را به یک سیستم کامپیوتری و ذهن را به سیستم عامل آن که همان ویندوز است تشبیه کرد. بدیهی است که مغز بدون وجود ذهن تکه گوشتی بیش نیست . قسمتی از ذهن که آگاهانه از آن استفاده می کنیم و کارهای روزانه خود را به کمک آن مدیریت می کنیم ذهن آگاه نامیده می شود به این معنی که به صورت کاملاً آگاهانه آن را به کار می گیریم . محاسبات ، فکر کردن به مسائل و مشکلاتی که در طول بیداری با آنها مواجه هستیم و ... از جمله کارهایی است که با ذهن آگاه انجام می گیرد . ذهن آگاه قسمت بسیار کمی از ذهن را در برمی گیرد و ما از کارایی مابقی ذهن بی اطلاع هستیم . نظر کلی بر این است که انسان نهایتاً تنها از 10 درصد قدرت ذهن خود استفاده می کند که همان قدرت ذهن آگاه است . ذهن ناخودآگاه مسئول فعالیت های حیاتی بدن از قبیل نفس کشیدن ، ضربان قلب و ... می باشد که انسان هیچ اختیاری در انجام این فعالیت ها ندارد و از آنجایی که  هیچ آگاهی نسبت به کار این قسمت ذهن نداریم ، ناخودآگاه نامیده می شود .

اگر بخواهیم از سایر قدرت های ذهن ناخودآگاه استفاده کنیم باید خود را قادر سازیم که به هر روش ممکن با آن ارتباط برقرار کنیم و در طی این ارتباط سعی کنیم از توانایی های آن حداکثر استفاده را ببریم .

در ادامه مطلب روشی ساده و درعین حال عملی و بسیار مفید را در این مورد توضیح خواهم داد .   

منظور از باور چیست ؟

ناخودآگاه انسان از همان لحظه شکل گیری حتی در شکم مادر گفته هایی را که از محیط بیرون دریافت می کند به عنوان « حقیقت » می پذیرد و آن ها را به عنوان اطلاعاتی که درستی آن صددرصد است بایگانی می کند و همه کارها و فعالیت های خود را بر اساس این « حقیقت » ها انجام می دهد . ناگفته نماند که هرچه تکرار این گفته ها بیشتر باشد و هرچه ناخودآگاه آنها را بیشتر بشنود ، درستی آنها بیشتر و بیشتر برای او مسجل می شود و بیشتر در مسیر انجام فعالیت های خود براساس این گفته ها قرار می گیرد .

نکته مهمی که در اینجا لازم به توضیح است این است که اگر این گفته ها همراه با تصویر و یا موزیک باشد « فیلم و ترانه » تاثیر آنها چندین برابر قوی تر از حالتی است که به صورت عادی به گوش ناخودآگاه برسد .

همه شنیده ها و دیده های ذهن ناخودآگاه در طول زمان بیشتر از پیش به خورد ناخودآگاه می رود و مانند قیر به آن می چسبد و روز به روز چسبنده تر و سفت می شود . از آنجایی که ذهن یک کودک خام است این اطلاعات بسیار راحت و بدون هیچ مقاومتی به ناخودآگاه رسوخ می کند و در آن ماندگار می شود و جا خوش می کند و ذهن ناخودآگاه همه آنها را « حقیقت » می پندارد .

این حقایق موجود در ناخودآگاه در دوران کودکی کاملاً شکل می گیرد و یک سری اطلاعات « حتماً » درست را تشکیل می دهد که * باور * نامیده می شود . پس * باورها * مجموعه اطلاعاتی است که درست بودن آنها برای ناخودآگاه قطعیت دارد و وظیفه خود می داند فعالیت خود را با این باورها همراستا و همجهت کند تا بیشترین نفع را به صاحب خود برساند . غافل از این که ممکن است این باورها درست نباشند و عمل به آنها نه تنها به نفع شخص نباشد حتی به او ضرر برساند . 

پس قبل از این که بخواهیم با ناخودآگاه خود ارتباط برقرار کنیم لازم است به بررسی باورهای خود که از کودکی در ذهن ما نقش بسته است بپردازیم و درستی و نادرستی آنها را تحقیق کنیم و آیا این که هر باور در طول ایام گذشته به نفع ما بوده یا به ضرر ما کار کرده است .

دوستی با ذهن ناخودآگاه

الان می دانیم که ذهن ناخودآگاه را می توان به مثابه انسانی نابینا درنظر گرفت که قادر به فکر کردن و سنجیدن درست یا غلط و انتخاب بین آنها نیست . ناخودآگاه هرچیز را که بیشتر دریافت کند ، بیشتر قبول و باور خواهد داشت .

روش « دوستی با ذهن ناخودآگاه » ، که خودم مدتی است به آن دست یافته ام و از آن استفاده می کنم و درجایی مطلبی را که دقبقا بر این منوال باشد نخوانده ام ، نیازی به داشتن هیچ مهارتی از قبیل خودهیپنوتیزم و یا استفاده از مدیتیشن و سایر روش ها ندارد و برای هرکسی به راحتی قابل انجام است و حداقل فایده ای که از آن برده ام کسب آرامش روحی در طول روز است و این که هر زمان در طول روز به خواسته ام فکر کرده ام ، خیلی راحت خود را به حالت انجام تمرین سوق داده ام و تمرکز خود را بر روی اهدافم بیشتر کرده ام و امیدوارم که در ادامه بتوانم نتایج بهتری از آن کسب کنم .  

-  این روش در ابتدا حتماً باید در شب و هنگام رفتن به رختخواب انجام گیرد . بعدها که قدرت انجام تمرین افزایش یافت می توان در هر زمان و هر مکان به انجام آن مبادرت کرد .

بهتر است برای انجام تمرین خواب آلود نباشید و در هوشیاری کامل باشید و بتوانید حداقل 10 تا 20 دقیقه را صرف این کار کنید . هرچند لذت انجام این کار بعد از چند دقیقه به حدی می رسد که به راحتی از آن دست نمی کشید ولی به علت تمرکزی که در این کار ایجاد می شود سخت است خود را بیدار نگاه دارید و با افکاری که در سر دارید ناخواسته به خواب می روید . 

جالب اینجاست که خواب شما ، خوابی بسیار آرام خواهد بود و صبح بسیار پرانرژی از خواب بیدار می شوید و جالب تر این که فوراً تمرین و افکار شب گذشته به ذهنتان خطور می کند و تمایل دارید بازهم آن را تجربه کنید و همین امر باعث می شود بعد از چند روز این تمرین را در هر زمان و مکانی که مایل باشید به شرط فراهم بودن شرایط محیط انجام دهید و از آن لذت ببرید .

- هنگام دراز کشیدن در رختخواب به آرامش بدنی لازم برسید و سعی کنید فکر خود را از مسائل و اتفاقات رخ داده در طول روز دور کنید . بعد شروع به صحبت کنید . لابد می پرسید با چه کسی ؟ با ذهن ناخودآگاه ؟ بله !

ذهن ناخودآگاه را به عنوان موجود یا شخصی زنده در درون خود ببینید و با او طرح دوستی بریزید . شروع به احوالپرسی کنید ، او را بنوازید . کمی هم قربان صدقه او بروید !  مطمئن باشید جای دوری نمی رود !  

صحبت کردن با درون خود باعث ایجاد تمرکزی می شود که هیچ تلاشی برای انجام آن لازم نیست . کم کم که به تمرکز لازم رسید و باور کردید که مخاطب شما وجود دارد و حرفهای شما را می شنود و می فهمد شروع کنید از آرزوی خود با او صحبت کنید . چیزی را که دلتان می خواهد با او مطرح کنید .

ابتدای کار از ضررهایی که تابحال از نرسیدن به آرزوی خود متحمل شده اید صحبت کنید . بگویید که نبود آرزویتان باعث بروز چه مشکلاتی برای شما شده است . ادامه این روند چه سخت هایی را برای شما به همراه خواهد داشت . هر چه می توانید در این کار گزافه گویی کنید و شرایط را بدتر از آن چیزی که هست جلوه دهید .

بعد از آن ، از شرایط بعد از رسیدن به آرزوی خود سخن بگویید . این که با رسیدن به آرزو این تغییرات در زندگی من رخ خواهد داد . وضعیت من به این صورت تغییر می کند و باعث می شود من با رسیدن به آرزوی خود به انسان برتری تبدیل شوم و ... . در این مورد نیز هرچه می توانید موضوع را بزرگتر و مهمتر جلوه دهید .

مرحله آخر کار درخواست از این دوست جدید است که می تواند هرکاری برای شما انجام دهد .

از او بخواهید به شما کمک کند ، به شما راهکار ارائه دهد . مسیر رسیدن به آرزو را به شما نشان دهد و هرطور که خود بهتر می دانید از او راهنمایی بخواهید .  این مرحله را تا می توانید با شگردهای خود ادامه دهید . هرچند بعید می دانم در حین انجام این مرحله به خواب نرفته باشید . امیدوارم که هنوز مقداری هوشیار باشید و بتوانید او را به دنبال کاری که به او محول کرده اید بفرستید و بعد آسوده و آرام به خواب بروید .

در شب های بعد مرحله ایجاد دوستی را کم تر و کم تر کنید تا جایی که بعد از چند شب بعد از احوالپرسی فوراً سراغ اصل موضوع بروید و راجع به درخواست خود با او صحبت کنید .

در پایان ذکر این نکته بسیار ضروری است که در انجام این روش حتما فقط یک خواسته و یا خواسته های بسیار مرتبط با هم را مطرح کنید و از صحبت کردن و بحث کردن درباره آرزوی های بی ارتباط با هم حتماً خودداری کنید .

-----------------------------------------------------------------------------------

امیدوارم این روش کارایی لازم را داشته باشد و حداقل برای شما خواننده گرامی تغییر مثبتی را به همراه داشته باشد .

                                            منتظر نظرات شما عزیزان هستم .  نادر گنجی 11/04/1395