قانون جذب - ذهن ناخودآگاه

مطالب و مقالاتی از قانون جذب - روش های جذب از کائنات و ...

قانون جذب - ذهن ناخودآگاه

مطالب و مقالاتی از قانون جذب - روش های جذب از کائنات و ...

قانون جذب - ذهن ناخودآگاه

لطفاً ما را از نظرات خود بی بهره نکنید .


باورها چه هستند ، از کجا نشأت می گیرند و چه تأثیری بر زندگی ما دارند ؟

نویسنده : نادر گنجی                                     تقدیم به دوست خوبم پروانه

باورهای ما حاصل هزاران بار تکرار جملات و افکاری هستند که به شکل های مختلف و بیان های متفاوت اما با معانی و تأثیرهای یکسان آنها را دریافت کرده ایم و این جملات و افکار در طول زمان در ذهن ناخودآگاه ما جا خوش کرده اند و ناخودآگاه همه آنها را به عنوان وحی مُنزل در نظر می گیرد و بر اساس آنها اقدام می کند و دنیای واقعی ما را شکل می دهد .

وضعیت فعلی زندگی ما ، اتفاقاتی که دائما در زندگی ما  رخ می دهند ، انسان هایی که در زندگی با آنها برخورد داریم ، موقعیت هایی که در زندگی ما به وجود می آیند ، افکاری که به ذهن ما می رسند ، همگی از باورهای ما سرچشمه می گیرند .

در انتهای مطلب ، چگونگی کارکرد ذهن ناخودآگاه در جذب شرایط فعلی زندگی ما را توضیح خواهم داد .

باورها از چه منابعی به ناخودآگاه وارد می شوند

منابع متعددی وجود دارند که در شکل گیری باورها نقش به سزایی دارند . هر چه اطلاعات دریافت شده از این منابع بیشتر مورد قبول شخص باشند و همچنین توانسته باشند ، تأثیر قوی تری در احساسات و عواطف فرد ایجاد کنند ، به طبع آن ، با شدت بیشتری در ناخودآگاه نفوذ کرده ند و باورهای محکم تری را در آن ایجاد کرده اند .

همانطور که می دانیم ، ناخودآگاه قدرت تشخیص و تمیز بین سازنده بودن یا مخرب بودن جملات و اطلاعاتی که به آن ارسال می شود را ندارد . هر چه دفعات تکرار و دریافت یک نوع اطلاعات بیشتر باشد ، ناخودآگاه بیشتر درستی آن را تأیید می کند . پس تا زمانی که شخص با یک منبع اطلاعات در ارتباط باشد ، حتی اگر به سطحی از درک و تشخیص هم رسیده باشد که بداند ، اطلاعات دریافت شده از آن منبع درست نیست ، چون مدام آنها را دریافت می کند ، باور حاصل از آن منبع در ناخودآگاه پررنگ تر می شود .

1 - خانواده : می توان خانواده را مهمترین منبع تشکیل باورهای هر شخص دانست . این منبع ایجاد باور از لحظه تولد فرد باورهای اولیه او را شکل می دهد و با گذشت زمان آنها را قویتر و پربارتر می کند . پدر ، مادر ، خواهر ، برادر ، ... همگی در شکل گیری باورهای اولیه ما نقش مهمی را ایفاء می کنند . ذهن کودک در سال های اولیه قادر به تشخیص درست از غلط و خوب از بد نیست ، پس هرچیزی را که می شنود به عنوان واقعیت قبول می کند . حال آن که می دانیم بسیاری از این اطلاعات درست و خوب نیستند .

خانواده در مورد هر موضوع ، هر نظر و تفکری داشته باشد ، آن نظر و تفکر به عنوان باور به ذهن کودک منتقل می شود . اگر در خانواده ای مدام جملاتی از قبیل « پول چرک کف دست است خدا فقرا را خیلی دوست دارد  فقر و بیماری از آزمایش های الهی هستند برای یک لقمه نان باید مثل ... جان بکنیم اگر شانس داشتم ، اسمم شانسعلی بود اگر خدا من را دوست داشت این وضع زندگی ام نبود - ... »  یا « پول حلال همه مشکلات است فقر از هر دری وارد شود ، ایمان از در دیگر خارج می شود هر کسی این دنیا پولدار و خوشبخت است ، آن دنیا هم خوشبخت خواهد بود - ... » به گوش کودکان رسیده باشند ، باورهایی در ذهن ناخودآگاه آنها ایجاد می کنند که شالوده ذهن شان را در مورد پول ، فقر ، ثروت ، شانس ، خدا و ... بنیان می گذارند .

2 مدرسه و معلم ها : بعد از خانواده دومین محیطی که کودک به آن پای می گذارد و نقش مؤثری در تشکیل باورهای ذهنی او دارد ، مدرسه است . کودک در مدرسه کلمات و جملاتی را می شنود که برای او تازگی دارند و از آنجایی که در این دوره ذهن کودک قدرت تشخیص و تمیز ندارد ، همه آن گفته ها را قبول می کند و باورهای جدیدی در ناخودآگاه شکل می گیرند .

معلم ها به دلایل متعدد که در اینجا مورد بحث نیست ، باورهایی را به ذهن کودک القاء می کنند که از زندگی خود آنها و شرایط حاکم بر جامعه نشأت می گیرد و خیلی از آنها محدود کننده و مخرب هستند .

3 دوستان و آشنایان : تفکرات و رفتار دوستان ، آشنایان و کسانی که بیشتر وقت مان را در خارج خانواده با آنها می گذاریم ، به شکل خیلی بارزی در تشکیل باورهای ما نقش دارند .

من از کودکی به کرّرات مثلی را از مادر شنیده ام که ؛ دو گاو که با هم در چراگاهی بچرند ، اگر رنگ همدیگر را نگیرند ، حتماً خُلق و خوی همدیگر را می گیرند .

4 فرهنگ حاکم بر جامعه : عامل و منبع بعدی در تشکیل باورهای ما فرهنگ جامعه است . کودک با بالیده شدن ، پا در محیط بزرگتر جامعه می گذارد و جامعه نیز به نوبه خود باورهای جدیدی را به ذهن او القاء می کند .

تفکرهای هر جامعه هم نقش بسیار مهمی در شکل گیری باورهای ما دارند . جامعه در هر مورد خاص هر تفکر داشته باشد ، آن تفکر به اعضا جامعه منتقل می شود و به مرور زمان باورهای آنها را شکل می دهد . باورهایی در مورد سلامتی یا بیماری ، صداقت یا ریاکاری ، انصاف یا بی انصافی ، ثروت یا فقر ، ... از دیدن وضعیت حاکم بر جامعه در ذهن ایجاد می شود و یا تقویت می یابد .

5 مکان ها و اشخاص دینی و مذهبی : از آنجایی که رویکرد روحانی و معنوی در مکان های مذهبی از قبیل مسجد و مجالس دینی و مذهبی نمود بارزی دارد و احساسات حرف اول را می زند ، مطالب و جملاتی که در این مکان ها بیان می شوند ، به راحتی توسط شنونده ها پذیرفته می شوند و باورهای مستحکمی را در ناخودآگاه ایجاد می کنند . متاسفانه در این مکان ها بیشتر روی آخرت تأکید می شود و رفتار در این دنیا را عامل اصلی وضعیت ما در آخرت می دانند و این که باید در این دنیا به شکلی زندگی کنیم که آخرت خود را آباد کنیم و استفاده از نعمات الهی و لذت بردن از آنها به شکل های مختلف نکوهش می شود .

6 رسانه های جمعی : شاید بتوان ، در این دوره زمانی ، رسانه های جمعی مانند تلویزیون ، رادیو ، اینترنت و ... را مهمترین منبع ایجاد باورها به حساب آورد . از آنجایی که این منابع تفکرات و نظرات خود را با تصویر ، فیلم ، موسیقی به خورد ذهن مخاطب های خود می دهند ، بیشترین تأثیر را در ناخودآگاه آنها ایجاد می کنند و به شکلی ناآگاهانه باورهای بسیار پایداری را ایجاد می کنند .  

باورهای هر شخص ترکیبی از مجموعه باورهایی است که از همه منابع ذکر شده دریافت کرده است . از این هزاران باور ، بسیاری از آنها سازنده و گسترش دهنده هستند و بسیاری هم مخرب و محدود کننده هستند . نمی توان صفت درست یا غلط را به باورها منصوب کرد . اگر باوری باعث پیشرفت باشد باور خوبی است و اگر برعکس باعث ایستایی و یا پسرفت باشد باور بدی است .

تا اینجای بحث با مفهوم باور ، منابع ایجاد باور و چگونگی ایجاد آنها در ذهن ناخودآگاه آشنا شدیم . در ادامه به تأثیر باورها در زندگی خودمان می پردازیم .

باورها چگونه بر زندگی ما تأثیر می گذارند

قبلاً بارها در مورد ذهن ناخودآگاه بحث شده است . ذهن ناخودآگاه زنده است ، درک دارد ، احساس می کند ، منفعل نیست و قادر به انجام هر چیزی است ، اما قدرت تشخیص درست از غلط و خوب از بد را ندارد .  هر کاری که انجام می دهد به نیت درست بودن آن است و این درست بودن را از باورهای ما استنباط می کند .

بسیار خوانده ایم و شنیده ایم که ذهن آگاه و ناخودآگاه را می توان به شکل یک کوه یخی فرض کرد ، که قسمتی از آن که خارج آب است و درصد کمی از کل کوه یخی را شامل می شود ذهن آگاه می باشد و قسمت پنهان آن در زیر آب ذهن ناخودآگاه است .

برای درک این که ناخودآگاه ( در درون ) چگونه می تواند زندگی بیرونی ما را خلق کند ، شبیه سازی زیر کمک به سزایی خواهد کرد :

یک کوه یخی وارونه را درنظر بگیرید ، قسمتی بسیار کوچکی از این کوه یخی در مغز و ذهن ما قرار گرفته است که ما با عنوان ناخودآگاه با آن آشنا هستیم و وظیفه اصلی آن حفظ حیات بدن است . مابقی کوه یخی خارج از مغز و ذهن قرار دارد و در بالای سر ما گسترش می یابد و در این گسترش یافتن با کوه های یخی بقیه انسان ها ادغام و یکی می شود و باعث ارتباط ناخودآگاه ها با یکدیگر می شود و این گسترش در کائنات ادامه می یابد  . و به این شکل ناخودآگاه هرکسی می تواند با کائنات و سایر ناخودآگاه ها در ارتباط باشد ، روی آنها تأثیر بگذارد و ازآنها تأثیر بپذیرد . این عظمت ذهن ناخودآگاه تا آن حد است که می تواند شرایط و وضعیت زندگی ما را به آن صورت که خودش درست تشخیص می دهد شکل داده و یا تغییر دهد .

آیا می توان ذهنیت ناخودآگاه را تغییر داد

باورهای ما ، یک شبِ و دو شبِ ایجاد نشده اند . این باورها حاصل تفکرات و جملاتی هستند که سال های سال به شکل های متفاوت از منابع مختلف به ذهن ناخودآگاه وارد شده اند . پس قطعاً نمی توان توقع داشت بتوان در عرض چند روز یا چند ماه ذهنیت ناخودآگاه را تغییر داد تا به صورتی که ما خواهانیم برای ما عمل کند .

اجازه دهید باز هم برای درک بهتر باورها در ناخودآگاه از شبیه سازی زیر استفاده کنیم :

شخصی را در نظر بگیرید که صاحبِ خانه ای نو می باشد . دیوارها ، موزاییک ها و وسایل خانه به خاطر تازگی برق می زنند . این شخص رفیق باز است و با افراد متفاوتی دوست و رفیق می باشد ، که بیشتر آنها تنبل ، نامنظم ، بازیگوش ، شلوغ و ... می باشند . همه آنها سال هاست در این خانه جا خوش کرده اند و صاحب خانه از آنها پذیرایی می کند . او نمی داند که وجود این اشخاص در خانه به ضرر او است . آنها کل خانه را کثیف کرده اند ، آشغال همه جای خانه را گرفته است ، در و دیوار خانه حسابی کثیف شده اند و در یک کلام کل خانه به لجن کشیده شده است .

بعد از گذشت سال ها این شخص با دوستانی آشنا می شود و می بیند که این دوستان جدید انسان هایی زرنگ ، منظم ، آرام ، ... و در کل دوست داشتنی هستند و افکار و رفتار آنها کاملاً مخالف دوستان قدیمی اش است که در خانه او هستند و ادعای صاحب خانه بودن را دارند .

او تصمیم می گیرد ، این دوستان جدید را وارد خانه خود کند و اگر بشود قدیمی ها را بیرون کند . اما قدیمی ها به آنها اجازه وارد شدن را نمی دهند ، در و پنجره ها را می بندند ، آنها را مسخره می کنند و هر کاری می کنند که به آنها اجازه حضور در خانه را ندهند . اما صاحب خانه در این کار مُصر است ، کم کم آنها را وارد خانه می کند . تازه واردها با صحنه های ناخوشایندی روبه رو می شوند . آنها شروع به تمیز کردن خانه می کنند ، آشغال ها را جمع می کنند ، در و دیوارها را پاک می کنند و قدیمی ها هم به شیوه سابق به کثیف کاری خودشان ادامه می دهند . هر چه تازه واردها فعال تر می شوند ، تلاش قدیمی ها هم بیشتر می شود و این کار به همین منوال ادامه می یابد . روزها این روال تمیزکاری و کثیف کاری دو طرف ادامه می یابد ، تا آن که قدیمی ها خسته می شوند ، به این نتیجه می رسند قدرت طرف مقابل بیشتر است و اراده قوی در کارهای خود دارند ، کم کم دست از کثیف کاری خود می کشند ، آرام می شوند ، از تحرک و جنبش آنها کم می شود . تازه واردها با قدرت بیشتری به کار خود ادامه می دهند و در عین حال مواظب هستند که قدیمی ها نتیجه کارشان را خراب نکنند . قدیمی ها همچنان در خانه می مانند و آنجا را ترک نمی کنند اما مغلوب تازه واردها شده اند و تمیزی و نظم برقرار شده در خانه را قبول می کنند . اما همچنان درصدد فرصتی هستند که تازه واردها را بیرون کنند و خانه را به وضعیت قبلی برگردانند . 

از مثال بالا به این نتیجه می رسیم که باورهای چندین ساله ما قابلیت حذف و جایگزینی ندارند . تنها کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که باورهای جدید را آگاهانه و با تلاش زیاد وارد ذهن ناخودآگاه کنیم طوری که بتوانند باورهای قدیمی را به لایه های زیرین ذهن برانند و اجازه بروز ، خودنمایی و قد عَلَم کردن را از آنها بگیرند و در هر فراخوانی این باورهای جدید باشند که خود را زودتر آشکار کنند و ناخودآگاه نیز بر اساس آنها عمل کند .

به عنوان جمله آخر ، با توجه به توصیفی که از ذهن ناخودآگاه و ارتباط آن با کائنات بیان شد ، باورهای ما فرکانس هایی را به جهان هستی و کائنات صادر می کنند که اتفاقات ، موقعیت ها و شرایطی مشابه با جنس باورها را برای ما به وجود می آورند .  

  • نادر گنجی

نظرات  (۱)

با سلام و درود خدمت استاد گرامی.مثل همیشه مطالب شیوا و نغز هستند.سپاس از شما💐
پاسخ:
سلام . سپاسگزار لطف و مرحمت همیشگی شما هستم .

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی